تکنیکهای بی ارزش دور و اطراف ما

پیش نوشت: این نوشته دقت علمی کافی نداره و فقط جمع بندی یادگیری‌های من توی چند ماه قبله. به مرور سعی می‌کنم در مورد مفاهیم، کلمات و مثالهای این نوشته، دقت بیشتری داشته باشم.

تکنیکها داره دنیامون رو برمیداره. “چهار روش برای پول دار شدن!” ، “هر روز صبح این سه کار رو انجام بده!” ، “چطوری طرف مقابلت رو عاشق کنی؟” ، “پنج روش افزایش فالوور” ، “با این سه روش همیشه برنده باش!”. تعدادشون زیاده و تشخیص درست از غلطشون کمی سخت.

ما بعد خوندن تکنیک‌ها همون آدم سابقیم و چیز جدیدی یاد نمی‌گیریم. چند روش بلدیم برای سحرخیز شدن، یاد گرفتیم چه ساعتهایی از روز پست بذاریم که بیشتر بازدید بخوره، یاد گرفتیم حداقل یک روز درمیون مطلب بذاریم که مخاطب مارو فراموش نکنه و از کنار این تکنیکهای کمی با ارزش که بگذریم یه عالمه چرت و پرت در مورد انگیزه و کائنات هم به عنوان تکنیک به خوردمون دادن.

Continue reading “تکنیکهای بی ارزش دور و اطراف ما”

وصل شدن دو تکه پازل، ایده‌ای برای نوشتن

همیشه به این فکر می کردم و می‌کنم که نوشتن به چه دردی می‌خوره. یا اصلا چه زمانی باید نوشت؟ هرچی می‌گذره جواب این سوال برام روشن تر میشه و بهم کمک می کنه که بدونم کی و کجا باید بنویسم.

قبل‌تر ها به این رسیده بودم که وقتی می‌نویسم می‌تونم بهتر فکر کنم و بارها پیش اومده بود که یک مشکل رو بردارم و دربارش بنویسم و بهتر بفهممش.

اما این نوشته در این مورد هست که چه زمانی نوشتن درباره یک یادگیری کاربردیه؟

۱-ما توی دنیایی پر از اطلاعات پردازش نشده زندگی می‌کنیم. رسیدن به این اطلاعات خام به سادگی چند کلیک هست. توی همچین شرابطی اطلاعات پردازش شده و به هم متصل شده یکی از با ارزش‌ترین چیزهاییه که ما می‌تونیم داشته باشیم.

Continue reading “وصل شدن دو تکه پازل، ایده‌ای برای نوشتن”

قانون کپی رایت در تصاویر و معرفی سایتهای دانلود عکس رایگان

مدتی هست که مساله عکس هایی که قراره به عنوان تصویر پست‌های وبلاگ و تصویر خلاصه نوشته ها در اینستاگرام قرار میدم برام دغدغه شده. حقیقت ماجرا اینه که نفهمیدن مفاهیم به دلیل شرایط جغرافیایی ای که توش زندگی می کنم من رو می‌ترسونه. صحبت‌های یکی از شهروندهای کره شمالی که فرارش از اونجا رو تعریف می‌کرد و توضیح می‌داد که مفهوم مهربانی و انسان دوستی توی کره شمالی بین مردم به اون صورت که توی کشورهای دیگه هست وجود نداره، هنوز توی ذهنمه. چقدر مفهوم توی کل دنیا وجود داره که ما به دلیل ایرانی بودن نمی‌فهمیمشون؟

این ترس منو به تکاپو انداخته و سعی می‌کنم به کمک اینترنتی که هنوز دارمش، مفاهیم بخشهای دیگه دنیا رو بفهمم. حقیقت اینه که من توی کشوری زندگی می کنم که این قانون به درستی در اون رعایت نمیشه و به جز موارد معدودی، الگوهای مناسبی برای دیدن و تکرار کردن در اطرافم نیست. آفراد توی بخش تصاویر گوگل عکسی پیدا می کنن و اسم خودشون رو روش می زنن. در اینستاگرام پست می کنن یا در وبلاگشون قرار میدن. خودم هم تا الان همینطوری رفتار کردم و بدتر از اون این مفهوم رو نمی‌فهمن و حتی به ذهنشون نمی‌رسه که این کار ممکنه نادرست باشه و حقوق عکاسی رو زیر پا گذاشته باشن (حالا هر جای دنیا می‌خواد باشه).

Continue reading “قانون کپی رایت در تصاویر و معرفی سایتهای دانلود عکس رایگان”

آنگونه که من می‌نویسم (قسمت اول)

این پست اولین پست این وبلاگ است که با حفظ سمت، قسمت اول مجموعه “آنگونه که من می‌نویسم” نیز هست.

در مجموعه “آنگونه که من می‌نویسم” درباره ساختار نوشتن و چگونه نوشتن خود حرف میزنم.

این وبلاگ بازتابی از یادگیریهای من است که به صورت ساختاریافته منتشر می‌شود. در این صفحه می‌توانید بیشتر درباره این وبلاگ بخوانید اما به طور خلاصه نویسنده این وبلاگ تحت عنوان “نوشته های یک ساختار دهنده” در اینجا تمرین می‌کند تا در آینده به یک ساختاردهنده تبدیل شود. تمام سعی من این است که شما در این وبلاگ مطلبی بدون ساختار پیدا نکنید. همه مطالب تحت مجموعه نوشته می شوند و پست اول هم از این قائده مستثنی نیست.

Continue reading “آنگونه که من می‌نویسم (قسمت اول)”