در این نوشته، تمام یادگیریهایم درباره تحلیل رفتار ، افکار و احساسات فردی یک انسان را مینویسم. این نوشته با هربار یادگیری من در این مورد به روز رسانی خواهد شد.
(تاریخ آخرین به روز رسانی 3 مرداد 1399)
تحلیل رفتار، افکار و احساسات فردی
در این بخش به تحلیل رفتار، افکار و احساسات فردی یک انسان میپردازیم. این بخش اکنون تنها شامل یادگیریهای من از اریک برن در این مورد است.
اریک برن و نظریه والد، بالغ و کودک
اریک برن در نظریه تحلیل رفتار متقابل خود، رفتار، افکار و احساسات یک انسان را به سه حالت نفسانی کودک، بالغ و والد تقسیم میکند.
کودک مجموعه احساسها، رفتار و افکاری است که از زمان کودکی خودمان به همراه داریم. به این معنی که هر وقت رفتار، افکار و احساساتی مشابه آنچه در کودکی خود داشته باشیم، به این معنی است که در حالت نفسانی کودک خود قرار داریم.
بالغ، حالت نفسانی است که در این زمان و این مکان قرار دارد.
و در نهایت والد مجموعه رفتارها، افکار و احساساتی است که از والدین خود در کودکی به همراه داریم. به این معنی هر وقت رفتار، افکار و احساساتی مشابه والدین خود در کودکی داشته باشیم، به این معنی است که در حالت نفسانی والد خود قرار داریم.
آنچه عمق نظریه برن را مشخص میکند این است که توجه کنیم که:
*حالات نفسانی علاوه بر رفتار، شامل احساسات و افکار هم میشوند.
*حالات نفسانی کودک و والد مربوط به زمان کودکی خود ماست و هر رفتار کودکانهای در دسته حالت نفسانی کودک قرار نمیگیرد همینطور که هر رفتار امر و نهی گونهای هم در دسته حالت نفسانی والد ما قرار نمیگیرد.
اریک برن نکته مهمی را در اینجا اشاره میکند که ما برای زندگی راحت در جامعه به هر سه حالت نفسانی نیاز داریم و نباید آنها را حذف کنیم.به صورت جزئی تر: به کودک برای خودانگیختگی، خلاقیت و توانایی شهودی، به والد برای سازگاری سالم با جامعه و به بالغ برای حل مشکلات زمان و مکان حال نیاز داریم.
تحلیل کنشی و ساختاری
برن در نظریه خود عمیقتر میشود و توضیح میدهد که حالات نفسانی باز هم قابل تجزیه و تحلیل هستند.
به این صورت که اگر از نظر کنشی بررسی کنیم میتوانیم بفهمیم این حالات نفسانی چگونه در رفتار مشخص میشوند و چگونه در رابطه متقابل دیده میشوند و اگر از نظر ساختاری بررسی کنیم میتوانیم مشخص کنیم که این حالات نفسانی از چه بخشهایی تشکیل شدهاند.
تحلیل کنشی حالات نفسانی
با تحلیل کنشی ما میخواهیم متوجه شویم که هریک از حالات نفسانی چگونه در رفتار ما ظاهر میشوند.
حالت نفسانی کودک در این تحلیل میتواند دو حالت باشد:
۱-کودک مطیع و سازگار ۲-کودک طبیعی
کودک مطیع و سازگار به قوانین والد واکنش نشان میدهد اما کودک طبیعی به قوانین والدی بی توجه است. دقت به این نکته مهم است که این حالات نفسانی همه برای بزرگسالی ماست. ما ممکن است وقتی در حالت نفسانی کودک خود هستیم، مانند کودکی خود که به قوانین پدر و مادرمان واکنش نشان میدادیم رفتار کنیم (کودک مطیع و سازگار) یا اینکه مانند زمان کودکی خود که توجهی به قوانین نداشتیم رفتار کنیم (کودک طبیعی)
حالت نفسانی والد هم میتواند به دو صورت باشد:
۱-والد مهربان و تغذیه کننده ۲-والد کنترل کننده و مستبد
والد مهربان و تغذیه کننده، رفتارهایی است که والدین ما در زمان مراقبت از ما نشان میدادند. هر زمان این رفتارها را تکرار کنم در حالت والد مهربان و تغذیه کننده هستم. والد کنترل کننده و مستبد، رفتارهای والدین ما در زمانهایی است که ما را کنترل میکردند و به ما میگفتند چه کار کنیم و چه کار نکنیم. هر زمان این رفتارهای والدینم را در بزرگسالی تکرار کنم، در والد کنترل کننده و مستبد خود قرار دارم.
و حالت نفسانی بالغ به بخشهای جزئی تر از نظر رفتار تقسیم نمیشود و هر زمان رفتار این زمانی و این مکانی انجام دهیم، رفتار بالغانه انجام دادیم.
در پایان برن در توضیحی تکمیلی بیان میکند که هریک از حالات فوق بخش مثبت یا منفی دارد. به عنوان مثال حالت کودک مطیع و سازگار، اگر در پیروی از قوانینی باشد که باعث شود راحتتر و با انرژی کمتر به آنچه میخواهیم برسیم، حالت نفسانی کودک مطیع و سازگار مثبت است و اگر این حالت در پیروی از قوانینی باشد که با دنیای بزرگسالی تناسبی نداشته باشد (باید قهر کنم تا به خواسته ام برسم)، حالت نفسانی کودک مطیع و سازگار منفی خواهد بود. به همین صورت برای دیگر حالات نفسانی کودک و والد نیز قابل تعریف و توضیح است.
این توضیح تکمیلی باعث میشود توجه کنیم که هیچ یک از حالتهای نفسانی اشاره شده در تحلیل کنشی، به خودی خود مثبت و منفی نیستند و به عنوان مثال حالت نفسانی والد کنترل کننده و مستبد (که اسم منفیای دارد)، خودش جنبههای مثبت و منفی دارد.
به نظر من، هر یک از حالات نفسانی که در آنها نوازش منفی رد و بدل شود، جنبه منفی آن حالت نفسانی است و اگر نوازش مثبت رد و بدل شود جنبه مثبت آن حالت نفسانی است. با این معیار به سادگی میتوانیم جنبههای مثبت و منفی حالات نفسانی را در تحلیل کنشی پیدا کنیم.
تحلیل ساختاری حالات نفسانی
اگر بخواهیم بدانیم که هر حالت نفسانی حاوی چه چیزهایی است باید به صورت ساختاری آنها را بررسی کنیم.
حالت نفسانی والد تشکیل شده از سه مورد والد درون والد، بالغ درون والد و کودک درون والد است.
حالت نفسانی بالغ به بخش جزئی تر تقسیم نمیشود.
و حالت نفسانی کودک از سه بخش والد درون کودک، بالغ درون کودک و کودک درون کودک تقسیم میشود.
آلودگی بالغ و حذف یک حالت نفسانی
گاهی اوقات من بخشی از والد یا کودک خود را بالغ خودم اشتباه میگیرم. به این حالت آلودگی میگویند. درنوشته “غیرت یا آلودگی منتقل شده از پدران” درباره آلودگی بالغ به والد و مبحث غیرت نوشتم.
همینطور اگر هیچ وقت نتوانیم یکی از حالتهای نفسانی را داشته باشیم، آن حالت نفسانی را حذف کردیم. اگر والد را حذف کنیم فاعده ای در زندگی نداریم. اگر کودک را حذف کنیم تبدیل به فردی خشک و منطقی میشویم و اگر بالغ را حذف کنیم فردی بدون واقعیت سنجی خواهیم بود.
رابطه متقابل دو انسان
تحلیل رابطه دو یا چند انسان با هم موضوع این بخش از نوشته است. این بخش فعلا تنها شامل تحلیل به کمک نظریه اریک برن است اما به مرور زمان به کمک نظریههای دیگر تکمیل خواهد شد.
اریک برن رابطه متقابل را اینگونه تعریف میکند: یک رابطه متقابل زمانی رخ میدهد که من به نوعی با شما وارد رابطه شوم و شما هم جوابی بدهید. همچنین رابطه متقابل را واحد اساسی برخورد اجتماعی میداند. هر رابطه متقابل را دارای یک محرک و یک پاسخ میداند و اگر پاسخ یک رابطه محرک بعدی باشد، زنجیرهای از رابطههای متقابل شکل میگیرد.
تحلیل رابطه متقابل به کمک حالات نفسانی اریک برن
در این بخش از حالات نفسانی “کودک” ، “بالغ” و “والد” استفاده میشود تا توضیح داده شود که در روند یک رابطه چه میگذرد.
اریک برن ابتدا انواع روابط متقابل را توضیح میدهد. به منظور توضیح رابطه متقابل، در نموداری بین حالتهای نفسانی دو نفر خطهایی ترسیم میکند که وضعیت این خطها میتواند نوع روابط متقابل را نشان دهد.
والد
بالغ
کودک
والد
بالغ
کودک
اگر خطوط بین حالتهای نفسانی دو نفر موازی باشد، رابطه مکمل داریم.
اگر خطوط بین حالتهای نفسانی دو نفر متقاطع باشد، رابطه متقاطع داریم.
در در آخر عنوان میشود که یک رابطه دارای دو سطح اجتماعی و روانشناختی است. گاهی به نظر میرسد که یک رابطه متقابل بین دو حالت نفسانی برقرار است اما در عمل دو حالت نفسانی دیگر درگیر هستند. معروف ترین حالت میتواند این باشد که سطح اجتماعی بالغ به بالغ باشد اما در عمل والد به کودک رابطه ای برقرار کرده باشد.
سپس سه قانون رابطه را به کمک این انواع روابط تعریف میکند:
- تا زمانی که رابطه متقابل به شکل مکمل باقی میماند، رابطه میتواند تا بی نهایت ادامه پیدا کند.
- وقتی که رابطه متقابلی به صورت متقاطع میشود، در رابطه اخلالی ایجاد میشود و یک یا دو طرف رابطه باید تغییر حالت نفسانی دهند تا بتوانند دوباره رابطه را ایجاد کنند.
- پیامد رفتاری یک رابطه متقابل با پیامهای نهانی در سطح روانشناختی مشخص میشود نه در سطح اجتماعی.
مفهومی به نام نوازش
هر نوع رابطه متقابلی، تبادل نوازش هم دارد. انسان نیازی به نام “درک حضور دیگری” را دارد و این نیاز از نیاز اولیه به لمس شدن کودک سرچشمه میگیرد و به گرفتن نوازش در شکلهای دیگر در بزرگسالی میرسد. این نیاز همان نیاز ما به درک حضورمان توسط دیگران است که به کمک گرفتن نوازش میتوان به آن پاسخ داد.
نوازشها میتوانند مثبت یا منفی باشند. همچنین نوازشها میتوانند شرطی یا غیر شرطی باشند. نوازشهای مثبت باعث میشود فرد گیرنده نوازش احساس و تجربه خوبی داشته باشد و نوازش منفی در مقابل احساس و تجربه خوبی ندارد و دردناک است.
اریک برن به یک اصل مهم در نوازش در این قسمت اشاره میکند: هر نوع نوازشی بهتر از نبود نوازش است.
این اصل میتواند توضیح دهد که چرا افراد خود آزاری و خود تنبیهی دارند و بسیاری از رفتارهای کودکان و بزرگسالان برای جلب توجه را توضیح میدهد که اکثرا باعث گرفتن نوازش منفی و بازخورد منفی است. همچنین اگر از دید دیگری نگاه کنیم توضیح این موضوع نشان میدهد که چطور میتوانیم از این وضعیت خلاص شویم و روشهای نوازش گیری را تغییر دهیم.
تحلیل گذراندن زمان دو انسان
هرگاه انسانها به شکل دو نفری یا گروهی در کنار هم قرار میگیرند، به شش روش متفاوت میتوانند این اوقات را با یکدیگر بگذرانند.
- انزوا
- مراسم و مناسک
- وقت گذرانی
- فعالیتها
- بازیهای روانی
- صمیمیت
از ۱ به سمت ۶ ریسک گرفتن نوازش مثبت بیشتر میشود همچنین مقدار نوازش رد و بدل شده (چه مثبت و چه منفی) نیز بیشتر میشود.
آینده یک فرد و نقش کودکی در آن
نظریههای روانشناسی ایدههای مختلفی درباره تاثیر کودکی در آینده انسان دارند.
آینده فرد و نقش کودکی به کمک مفهوم پیش نویس زندگی اریک برن
تا اینجا حداقل تاثیری که از نظریه تحلیل رفتار متقابل دیدیم، این بود که ما در رفتار، افکار و احساسات خود، در بسیاری از موارد مانند زمان کودکی خود و یا مانند والدین خود رفتار میکنیم.
اریک برن با مفهوم “پیش نویس زندگی” یک گام جلوتر میره و توضیح میده که ما در زمان کودکی با تصمیمهایی که میگیریم، یک نمایشنامه برای کل زندگی خودمون مینویسیم. از بدو تولد شروع به نگارش میکنیم. طرح و نقشه را تا چهار سالگی کامل میکنیم. تا هفت سالگی جزئیات اصلی رو کامل میکنیم و تا دوازده سالگی نکاتی به آن اضافه و آنرا ویرایش میکنیم.
حالا ما با یک نمایشنامه کامل طرف هستیم که در بزرگسالی و زمانهایی که در حالتهای نفسانی والد و کودک هستیم، در حال پیش رفتن در پیش نویس زندگی خود هستیم و هر زمان در حالت نفسانی بالغ باشیم، بر اساس پیش نویس زندگی نمیکنیم.(اتصال خالتهای نفسانی و پیش نویس زندگی)
هرچه فشار روی ما بیشتر باشد، احتمال اینکه بر اساس پیش نویس زندگی کنیم بیشتر میشود (درجه فشار، عامل اول). و نیز هر چقدر شرایط مشابه به شرایط کودکی باشد، احتمال رفتن به پیش نویس هست (کش لاستیکی، عامل دوم)
و در نهایت پیش نویس زندگی دارای یک محتوا است (که برای هر فرد منحصر به فرد است) و دارای یک روند است (که تعداد محدودی الگو دارد). الگوهای پیش نویس زندگی:
- برنده (اهداف پیش نویس با آرامش و راحتی و شادمانی و ملایمت به دست بیاید)
- بازنده (به اهداف پیش نویس نرسد یا رسیدن به هدف همراه با آرامیش و راحتی شادمانی و ملایمت نباشد)
- نه برنده نه بازنده (به برندگی و نه بازندگی چشم گیری ندارد)
بیشتر پیش نویسها، مخلوطی از رنده، بازنده و نه برنده و نه بازنده در بخشهای مختلف زندگی افراد است.
روند زندگی
ما با روشن کردن پیش نویس زندگی، درباره گذشته اطلاعات کسب میکنیم و با رفتار بالغانه میتوانیم در روند زندگی خود و در نهایت به پیش نویس نرسیم و به جای دیگری برسیم. اریک برن معتقد است روند زندگی یک انسان نتیجه تاثیر چهار عامل است:
- وراثت
- حوادث و وقایع بیرونی (محیط)
- پیش نویس زندگی (رفتارهای کودک و والد)
- تصمیمات خودجوش و مستقل از عماول دیگر (ناشی از رفتار بالغانه)ّ
ریشههای پیش نویس زندگی و وضعیتهای زندگی
اگر بخواهیم بررسی کنیم که پیش نویس زندگی چگونه و با چه فرآیندی توسط کودک نوشته میشود باید به فرآیند تصمیم گیری کودک دقت کنیم. همچنین مفهومی به نام وضعیت زندگی نیز در این فرآیند موثر است.
وضعیتهای زندگی باورهای اساسی شخص درباره خود و دیگران است که به منظور توجیه تصمیمات و رفتارها به کار میروند و شامل چهار حالت زیر است:
- من خوب هستم، شما خوب هستید.
- من خوب نیستم، شما خوب هستید.
- من خوب هستم، شما خوب نیستید.
- من خوب نیستم، شما خوب نیستید.
اریک برن میگوید کودک ابتدا تصمیماتی در مورد زندگی خود میگیرد و سپس در سه تا هفت سالگی وضعیت زندگی او مشخص میشود. اما کلاود اشتاینر میگوید کودک در ابتدا در وضعیت من خوب هستم، شما خوب هستید به دنیا میآید و در ماههای اولیه زندگی خود وضعیت زندگی او مشخص میشود (بر اساس شیوه نگهداری از کودک). سپس تصمیمات خود را بر اساس این وضعیت زندگی میگیرد.
شیوه تصمیم گیری کودک بر اساس بهترین روش کودک برای زنده ماندن مطابق با هیجانات و واقعیت سنجی کودک صورت میگیرد.
- کودک درک درستی از زمان ندارد و اگر گرسنه باشد احتمال میدهد بمیرد.
- در منطق کودک از جزء به کل تصمیم گیری انجام میشود. به این معنی که مثلا نامرتب غذا دادن به معنی غیر قابل اعتماد بود زنها و حتی غیر قابل اعتماد بودن دیگران برداشت شود.
- کودک میخواهد احساس ناتوانی خود را با قهرمان دانستن خود جبران کند.
- و کودک به سختی بین امیال و اعمال تمایز قائل میشود. مثلا اگر بخواهد خواهد کوچکترش را به دلیل توجه بیشتر به او بکشد (میل)، ممکن است فکر کند خواهد کوچکترش را کشته (عمل) و عذاب وجدان بگیرد.
پی نوشت
این نوشته نیاز به تکمیل و اضافه شدن نظریههای دیگر دارد. تا اینجای کار نظریه تحلیل رفتار متقابل اریک برن در این نوشته جا داده شده است. بنابراین این نوشته ویرایش کامل نیست و در آینده ویرایش خواهد شد.