رفتن به نوشته‌ها

ساختارهای پیچیده و دایره واژگان در نوشتن

پیش نوشت: این نوشته عمق مطلب کافی رو نداره و خوشحال میشم اگر شما هم تجربه ای توی این موضوع دارین باهام به اشتراک بذارین.

توی این نوشته با استفاده از آنالوژی سعی کردم یادگیری ای که در حوزه زبان انگلیسی داشتم، به زبان مادری خودم هم ترجمه کنم.

گاهی وقتها میدونیم میخوایم در مورد چه موضوعی یا نکته ای صحبت کنیم اما وقت نوشتن که میرسه نمیتونیم اونطور که باید مطلب رو برسونیم. سر و ته نوشته مشخص نیست و ترتیب عنوان مطالب و ساختار نوشته و حتی جمله بندی ها طوری نیست که توی ذهن ما چیده شده.

به نظرم مثل هر موضوع دیگه ای، تکنیک توی نوشتن در مقابل موضوع و مفهومی که میخواد منتقل بشه اهمیت کمتری داره. اما این دلیل بر این نمیشه که به کل نادیده گرفته بشه. افرادی که خوب می نویسن، یک مطلب عمیق رو با بهترین ساختار مینویسن.

اگر نگم مهمترین، قطعا یکی از مهم ترین مشکلات من توی نوشتن، بحث استفاده از تکنیکهای خوب نوشتنه. گاهی جملات همه ساختار یکسان دارن و دایره واژگان داخل متن محدوده.

به عنوان یک تمرین میخوام یادگیری ای که در زمان خوندن زبان انگلیسی داشتم رو توی زبان فارسی هم به کار ببرم که شامل دو قسمته:

وقتی مطلب یا کتابی میخونم یا با کسی گفتگو میکنم:

۱. سعی کنم ساختارهای جملات پیچیده رو به خاطر بسپارم و ازشون توی نوشتن و صحبت کردن استفاده کنم.

۲. به واژه های جدید حساس باشم، معنی شون رو بهتر بفهمم و در نهایت از اونها در حین صحبت کردن و نوشتن بهره ببرم.

درست به خاطر نمیارم از چه کسی اما جایی شنیدم یا خوندم که واژه ها ابزارهای ما برای فکر کردن هستن و هرچقدر تنوع بیشتری داشته باشن دست ذهن ما برای تحلیل و تفکر بازتر میشه.

منتشر شده در نوشتنیادگیری

اولین باشید که نظر می دهید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *